تصویر پریلودر را ذخیره کنید

0%

https://tezcenter.ir/wp-content/uploads/2020/05/blog-header-bg-min-1.png

۷- مدل تحليلی تحقيق

۷- مدل تحليلی تحقيق

نوعی نمودار سازی برای متغيرهای استخراج شده از چارچوب نظری تحقيق است.

مدل، رابطه بين طرح نظری و كار جمع‌آوری و تجزيه و تحليل اطلاعات می باشد. در علوم اجتماعی مدلها شامل نشانه ها و علايم هستند يعنی خصوصيات بعضی از پديده های تجربی به طور منطقی از طريق مفاهيم مرتبط با يكديگر بيان می شود.

مدل، منعكس كننده واقعيت است و جنبه های معينی از دنيای واقعی را كه با مساله تحت بررسی ارتباط دارند مجسم می كند.

 

مدل تحليلی را چگونه می توان ساخت؟

برای ساختن مدل تحليلی، محقق نهايتا می تواند به دو شيوه متفاوت عمل كند كه ميانشان تفاوت مشخصی وجود ندارد:

۱- ابتدا از تدوين فرضيه ها شروع می كند و در مرتبه بعدی به مفاهيم می پردازد.

۲- يا از مفاهيم شروع می كند و در مرتبه بعدی به تدوين فرضيه ها می پردازد.

 

معرف يا شاخص چيست؟

ساختن يك مفهوم در:

گام اول عبارت است از تعيين ابعادی كه آن را تشكيل می دهد و امر واقعی را منعكس می سازد.

گام بعدی تعريف، شاخص هايی است كه به كمك آنها بتوان ابعاد مفهوم را اندازه گيری كرد.

در واقع شاخص ها نشانه های عينی قابل شناسايی و قابل اندازه گيری ابعاد مفهوم هستند.

 

مراحل چهارگانه لاتسارسفلد

۱- تصور ذهنی مفهوم

۲- تصريح مفهوم

۳- انتخاب نشانگرها

۴- تشكيل شاخص ها

 

انواع طبقه‌بندی معرف ها يا شاخص ها

طبقه‌بندی نوع اول:

الف) معرف های تحليلی

ب) معرف های تحقيقی (تجربی)

طبقه‌بندی نوع دوم:

الف) معرف های تعريفی

ب) معرف های وابسته

ج) معرف های استنتاجی

طبقه‌بندی نوع سوم:

الف) معرف های آشكار

ب) معرف های پنهانی

 

طبقه‌بندی نوع اول:

الف) معرف های تحليلی:

معرفهايی هستند كه بر مبنای يك تحليل معنی، رابطه مستقيمی با مفهوم مورد نظر داشته و جزيی مستتر از آن بشمار می آيند.

ب) معرف های تحقيقی (تجربی):

معرفهايی هستند كه رابطه غيرمستقيم و احتمالی با مفهوم مورد بررسی دارند.

 

طبقه‌بندی نوع دوم:

الف) معرف های تعريفی:

معرفهايی هستند كه مفهوم مورد بررسی، خود بوسيله آنها تعريف می شوند.

ب) معرف های وابسته:

بسياری از واژه های علوم اجتماعی، پيچيده تر از آنند كه فقط با يك صفت يا معرف توصيف شوند مانند “طبقه مديران عالی”.

ج) معرف های استنتاجی:

آنگونه معرفهايی كه برای بررسی مفاهيمی كه به هيچ وجه “بطور مستقيم“ قابل بررسی نيستند بكار ميرود.

 

طبقه‌بندی نوع سوم:

الف) معرف های آشكار:

معرفهايی كه به سادگی و وضوح قابل بررسی و مشاهده می باشند.

ب) معرف های پنهانی:

معرفهايی كه بررسی و مشاهده آنها به سادگی و وضوح امكان پذير نيست.

 

ويژگی های يك معرف يا شاخص مناسب

بامفهوم مورد بررسی در رابطه باشد و بتواند آنرا بسنجد.

حتی الامكان قسمت زياد و عناصر مهم يك مفهوم را دربرگيرند و بسنجند.

تعداد معرفها بايد كافی باشند تا مفهوم را حتی الامكان بطور كامل بررسی كنند.

معرفها بايد خود دقيق و بدون ابهام تعريف شده باشند.

انتخاب يك معرف مناسب بطور دلخواه و تنها با قضاوت محقق انجام نمی گيرد، بلكه بايد مناسب بودن آن را به اثبات برساند تا مورد قبول دانشمندان ديگر واقع شود.